چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۹
حراج ایران با قاعده حرج!!!

حوزه/ آیا امام زمان (عج) در حرج نیست؟! برای رفع حرج از او باید تسلیم آمریکا و دشمنانش شد و زمینه‌های ظهور و رفع حرجش را نابود کرد؟ وای!

به گزارش خبرگزاری حوزه، ابوالفضل امامی از محققان عرصه فقه سیاسی و روابط بین الملل در نقد برخی مباحث حجت الاسلام سروش محلاتی مطلبی نوشت که بدین شرح است:

     

یک نفر معیشت مردم را گرو گرفت تا با طاغوت زمان صلح کند. حالا می‌گویند که چون معیشت مردم در تنگنا است، مردم دچار «حرج» هستند، پس نظام باید طبق قاعده «لا حرج»، در برابر آمریکای در حال فروپاشی، خم بشود! آمریکایی که علاوه بر نابودی نظام اسلامی، نقشه تجزیه ایران نیز در برنامه دارد!

     

۱. خطای جایگاه؛ خودقیّم‌پنداری

مردم با حضور در انتخابات آزاد، راه درست را برگزیدند و به راه نادرست پیشین رأی ندادند و نیازی به قیّم هم ندارند!

     

۲. خطای کبروی

به فرض پذیرش ادعاهایی که در گستره و چگونگی جریان «قاعده لاحرج» شده است، در تطبیق آن بر وضعیت کنونی نظام ایران و رابطه با آمریکا، یک خطای کبروی وجود دارد:

     

ما سه حوزه شناخت داریم:

الف. «حقیقت‌شناسی» که در تخصص فقیه مصطلح و صاحب فتوا است؛

ب. «واقعیت‌شناسی» که در تخصص مرجع دریافت گزارش کارشناسان میدانی (یعنی ولیّ‌امر است)؛

ج. «تحقق‌شناسی» که در تخصص رهبری است و مسأله‌اش، شناخت راه رساندن «واقعیت موجود» به «حقیقت مطلوب»، با «فرایند، شیوه و شیب» مناسب است.

     

کسی که می‌پندارد چون یک کسی، مرجع تقلید برخی افراد در حوزه «حقیقت ‌شناسی» است، پس حق دارد که درباره سرنوشت همه افراد در حوزه «تحقق ‌شناسی» نیز موضع بگیرد، ساحت‌های فقه را نشناخته است؛ زیرا تشخیص «نسبت مصالح با مفاسد و اهمیت هدف با شدت حرج» و تقدیم «اقوی الملاکین» در صلاحیت متخصص حوزه «تحقق شناسی» یعنی ولیّ امر است.

     

۳. خطای صغروی

در حوزه فقه «حقیقت ‌شناختی» نیز باید حوزه‌های گوناگون فقه را به دقت شناخت و قواعد هر حوزه و ضوابط جریان آن قاعده را تدقیق کرد و آنگاه عالمانه سخن گفت.

     

فقه دو حوزه دارد: فقه فردی و فقه جمعی.

فقه جمعی نیز دو حوزه دارد: «فقه روابطی» و «فقه سیاستی» و هر یک از «فقه روابطی و سیاستی» نیز دو حوزه دارند: «داخلی و خارجی» و هر کدام از این‌ها نیز سه حوزه دارند: «حکومتی، نهادی و افرادی». و «فقه سیاستی خارجی حکومتی» نیز دو حوزه کلان دارد: «حیاتی یا عمقی و منافعی یا سطحی».

قواعد هر یک از حوزه‌های فقه و یا ضوابط جریان هر قاعده‌ای در هر حوزه‌ای، ویژگی‌هایی دارد؛ اما قاعده «لاحرج» کجا و با چه شرایطی و از سوی چه کسی باید جاری شود؟

     

برای نمونه نمی‌توان ضوابط «غالبی» حاکم بر امر به معروف که مجرای اصلی آن «فقه روابطی داخلی افرادی» یا بیشینه «فقه روابطی داخلی نهادی» است را بر حوزه «فقه سیاستی خارجی» قیاساند و حتی آن را بر قواعد مسلط در حوزه «حیاتی» فقه سیاست خارجی حکومتی (اسقاط حکومت اسلامی و پذیرش ولایت طاغوت) چربانید!

     

هر مرتبه از وجود حکمی دارد!

گر حفظ مراتب نکنی زندیقی!

     

حَرَج (یعنی سختی و دشواری) هرگز در حوزه «هدف» مربوط به «فقه سیاستی حکومتی خارجی حیاتی» یا حتی فقه روابطی حیاتی، مجوز حراج نظام یا دست برداشت از اسلام باشد. آن هم کوتاه آمدن در برابر کسانی که تا قد تبعیت از آیین هواپرستانه گلوبالی شیطانی (حَتّی تَتَّبِعَ ملتَهم) و وطن فروشی و تجزیه ایران باید به پیش بروی!

     

حرج تنها در حوزه «فقه روابطی غیرحیاتی و نیز فقه سیاستی منافعی»، با توجه به اهمیت هدفی که می‌خواهد با حرج معامله شود، قابل بررسی است و مرجع اصیل تشخیص آن نیز، به هیچ وجه، مرجع تقلید نیست و تنها ولیّ فقیه است.

     

۴. خطای تاریخی

آیا فقط امام حسین (ع) اقدام مثلا حرجی کرد؟ تمام اهل بیت (ع) لای در و دیوار و آتش و خون و زهر و تبعید و حصر در حرج بوده‌اند (دعای ندبه نمی‌خوانید؟ فَقُتِلَ مَن قُتل و سُبی من سبی و اُقصی من اقصی) نه فقط امام حسین (ع)! اکثر شیعیان نیز در حرج بوده‌اند! راستی امام زمان (عج) در حرج نیست؟! برای رفع حرج از او باید تسلیم آمریکا و دشمنانش شد و زمینه‌های ظهور و رفع حرجش را نابود کرد؟ وای!

     

۵. خطای واقعیت‌شناختی

ما با کشوری قهر نیستیم، اسقاطیل که کشور نیست و آمریکا هم که از زمان کودتای ۲۸ مرداد که سخنی از نظام اسلامی نبود و فقط منافع مردم و ایران مطرح بود، نظام ایران را ساقط کرد و پس از انقلاب هم خودش رابطه را برید و برجام التماسی را هم او پاره کرد و سردار ملی ایران و امید مستضعفان جهان را هم او ترور کرد و الان هم می‌گوید باید برجام منطقه‌ای و برجام ۲۰۳۰، موشک و ناموس شیعه را به آمریکا بدهید تا بیاید ایران را تجزیه کند و ریشه ایرانی را بخشکاند و اسلام ناب را از بین ببرد. چه غافلانه است اگر بپنداریم که سیاست التماس به دشمن، راه عزت ایران و اقامه مسلمانی و رفع برخی حرج‌های معیشتی است!

     

اظهار عجز پیش ستم‌پیشگان خطاست

اشک کباب باعث طغیان آتش است!

     

۶. پاسخ به شبهه اسقاط نظام ایران و پذیرش طاغوت آمریکایی

احتمال پذیرش ولایت کفر (الّا أن تَتَّقوا منهم تُقاة) از سوی مؤمنین، به گرانی و برخی تنگناهای معیشتی ربط ندارد! زیرا:

     

الف. فرق تقیه با حرج

«تقیه» با «حرج» تفاوت دارد و اینها دو باب متفاوتند. تقیه بیشتر ناظر به خوف از جان است و حرج ناظر به سخت شدن زندگی. پس قیاسِ حکم و ضوابط این دو، ابوحنیفه‌گری است!

     

ب. فرق مؤمنین با ولیّ‌امر

این آیه در جایی است که «مؤمنین» باید تصمیم بگیرند؛ نه «ولیّ امر»! هم شرع و هم قانون اساسی جهتگیری کلان نظام را به ولیّ امر داده است! ولیّ امر هم بنا به مصلحت هشت سال به ذهنیات نادرست برخی مجال داد. نتیجه التماس به دشمن، همین «حرج» برخی مردم است و اگر این سیاست ادامه یابد، از حرج به حراج می رسیم! و البته مردم رشید، با رأی خویش، جلوی این سیاست سفیهانه را گرفتند.

     

ج. فرق سلطه طاغوت و حاکمیت اسلامی

با توجه به دلالت «تقیه» (الّا أن تَتَّقوا منهم تُقاة) مجرای این آیه در جایی است که جمعی از مؤمنین در چنبره سلطه طاغوت هستند! نه مؤمنینی که در نظام اسلامی و شرایط انتخاب شده از سوی خودشان هستند.

     

۷. پاسخ نقضی به حراج نظام به سبب حرج!

اگر به سبب قاعده حرج روا باشد که نظام را حراج کنیم، پس منطقاً جنگ نباید در دین باشد؛ زیرا جنگ، حرج می آورد. در حالی که جنگ واجب کفایی و گاه واجب عینی بر همگان (حتی زنان و کودکان) است و حتی در زمان امام خمینی برای بسیار از مردم الزامی و اجباری بود و خانواده های زیادی را به حرج و بالاتر از حرج کشاند. نوع سختی و شدت سختی و حرج جنگ نیز چندین برابر سختی معیشتی است. پس باید نظام و ایران را می دادیم به دست دشمن؟!

     

۸. عدم جداسازی میان آیات جهاد و آیات قتال

بین آیات «جهاد» و آیات «قتال» هم فرق است و ما این مسأله را به تفصیل در رساله خویش آورده‌ایم و آیه «جاهدوا فی الله حق جهاده» را ابتدا باید ثابت کنید که آیه قتال است!

     

۹. نمونه تاریخی ادعاهای باطل سروش محلاتی

البته یک عده هوسران حتی درباره جنگ‌های پیامبر خدا نیز به قاعده «لا حرج» استناد می‌کردند و می‌گفتند که چون گرمای تابستان، جنگیدن را دشوار می‌کند، ما نمی‌جنگیم و چون سرمای زمستان، جنگیدن را سخت می‌کند، ما نمی‌جنگیم!

     

آیا می‌توان مقاومت در برابر دشمنانِ وجودی دین و میهن را به سبب دشواری‌های معیشتی ناشی از نظریات التماسی برخی رها کرد؟ جواب خون صدها هزار شهید و حرج ممتد خانواده‌های شهدا را چه کسی بدهد؟ خطاست اگر کسی فکر کند مردم می‌گذارند یک فرد کم‌دانش در فقه سیاسی بیاید و با استناد به «حرج»، دین را حراج کند و وطن فروشی را تبلیغ کند؟ مردم در انتخابات ریاست جمهوری، این خیالات را پس زدند!

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۵
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۰
  • عبدالله IT ۲۲:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۸/۱۹
    متأسفانه آقای سروش محلاتی از یک برهه ای رویکرد علمی شان را خراب کردند و حتی در فتنه 88 از فتنه گران حمایت کردند و هنوز هم گاه و بیگاه مشغول استخدام فقه برای اهداف نادرست سیاسی شان هستند.
  • IR ۲۲:۵۱ - ۱۴۰۰/۰۸/۱۹
    80 میلیون فقیر برای چند کیلوگرم اورانیوم غنی
    • IR ۱۹:۰۰ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۰
      ۸۰ میلیون رو غارت کردید به اسم برجام کذایی همچنان هم از رو نمی روید !!!
  • ۱۰:۲۶ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
    در باز است باز يك نوع پرنده است پس در پرنده است صغري و كبري و نتيجه را هم خودتان پيدا كنيد
  • عباس ا. ۱۷:۱۴ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۳
    جناب سروش حرفش باب دندون بی بی سی بود و رهبری را به نعوذ بالله یزید تشبیه می کرد. حالا بازم قلمش کمی بهتر شده خدا را سپاس